عشقای امروز یعنی ...
داشتن کسی که مال تو نیست...
نه اینکه نباشه...
هست ولی همیشه چشمش دنبال یکی بهتر ازخودته...
یعنی اینکه تو با گریش گریه کنی ولی اون...
وقتی مشکل تورو میبینه میشی سوژه خنده اونو دوستاش....
یعنی خودتو زندگیتو واس کسی حروم کنی که واسش هیچ ازشی نداری....
یعنی تنهایی....
آره عشقای امروز یعنی؟!!!
پ و چ
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزید
من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت
گر چه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم و هر پنجره ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
وخدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود
من نه عاشق بودم
و نه دلداده گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید
آسمان فرصت پرواز بلندیست ولی؟
قصه این است چه اندازه کبوتر باشی
دنبال کبریت بودم ...
گفتم آقا
آتیش دارید... ؟
گاهی عشق بر خلاف قوانین فیزیک عمل میکند …
هرچه به معشوق نزدیک تر می شوی دورتر به نظر می رسد
هرچه فاصله اش بیشتر میشود بزرگتر دیده میشود
چشم میبندی ، میبینیش ، چشم باز میکنی ، نیست
هرگاه دیدی چنین است صمیمانه به خودت تسلیت بگو !
دوری کن از معشوقی که ..
اسم هرزگی هایش را بگذارد " آزادی " ..
اسم نگرانی هایت را بگذارد " گیر دادن" ..
و برای بی تفاوتی هایش" اعتماد داشتن" ...
را بهانه قرار دهد .
من به قلبم افتخار می کنم
با آن بازی شد !
زخمی شد !
به آن خیانت شد !
سوخت و شکست !
اما به طریقی هنوز کار می کند . . . !
بچه که بودم فقط بلد بودم تا 10 بشمرم
نهايت هر چيزي برام همين 10 تا بود
از بابا بستني که مي خوا ستم10 تا مي خواستم
مامانو 10 تا دوست داشتم
خلاصه ته دنيا همين 10 تا بود واسم
و اين 10 تا خيلي قشنگ بود
حالا نمي دونم که دنيا چقدره؟
نهايت دوست داشتن چندتاست؟
ده تا بستني هم کفافمو نمي ده
خيلي هم طمع کار شدم
اما مي خوام بگم دوستت دارم
مي دوني چقدر؟
به اندازه همون ده تاي بچگي!
نه! در دلم انگار جای هیچکس نیست
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
من مردهام در من هوای هیچکس نیست
که هیچکس اینجا برای هیچکس نیست
وقتی که میداند خدای هیچکس نیست
پشت سرم حتی دعای هیچکس نیست
